دیکشنری
داستان آبیدیک
وظیفه مند
english
1
general
::
functional
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
وظایفه
وظایفی که در عهده کسی باشد
وظیفه
وظیفه (کامپیوتر)
وظیفه اخلاقی
وظیفه اداری
وظیفه بگیر
وظیفه خوار
وظیفه دار
وظیفه روحانی
وظیفه شناس
وظیفه شناسی
وظیفه قانونی
وظیفه گرا
وظیفه مباشرتی
وظیفه مند
وظیفه مندی
وظیفه نشناس
وظیفه هرنوع تکلیف قانونی است که بر گردن کسی باشد وباید ادا شود
وظیفه و تکلیف
وظیفهخوار
وظیفهنشناس
وعده
وعده ای
وعده پرداخت برات رسیده
وعده پرداخت براتهای خارجی
وعده خلافی
وعده خواهی
وعده دادن
وعده دار
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید